۵۰۰ عنوان کتاب در زمینه موضوع شناسی احکام فقهی مورد تحقیق قرار گرفت
تاریخ انتشار: ۶ تیر ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۲۱۱۳۷۷
رئیس موسسه موضوع شناسی احکام فقهی با تأکید بر طبقهبندی ملاکهای اولویتدار در این موسسه گفت: بر این اساس، ۵۰۰عنوانی که برای موضوع شناسی طبقهبندیشده موردتحقیق قرار گرفت که برخی با کندی و برخی متوقفشده است. ۰۶ تير ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۲ استانها قم نظرات - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از قم، حجتالاسلام والمسلمین محمدحسین فلاح زاده ظهر امروز در دیدار با آیتالله نوری همدانی مرجع تقلید شیعیان اظهار داشت: کار موضوع شناسی کاری فقیهانه است و باید با دقت کار انجامشده و از نظریات مراجع بهرهمند شد تا کوچکترین انحراف در زمینه موضوع شناسی ایجاد نشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: مدعی نیستیم که کار تاکنون بهخوبی پیش رفته و گاهی با کندی بوده ولی با استمرار موضوع شناسی پیش رفته و فقها بدون بهره از این موضوع فتوا نمیدادند.
رئیس موسسه موضوع شناسی احکام فقهی تصریح کرد: در موضوعات جدید تعیین مصادیق کار دشواری است ولی ناامید نیستیم، در دیدار گذشته شما فرمودید عرصه کار وسیع است و باید عرصه کوچکتر شده و کارها اولویتبندی شود و موضوعات مهم مورد تأکید باشد.
فلاح زاده ادامه داد: ملاکهای اولویتدار دستهبندی شدند و 500 عنوانی که برای موضوع شناسی طبقهبندیشده موردتحقیق قرار گرفت که برخی با کندی و برخی متوقفشده است.
وی بیان کرد: برای کار موضوع شناسی برخی فقها دچار مشغله بوده و فرصت ندارند ولی از نظریات برخی فقها استفاده میکنیم و همچنین کمیته فقهی با حضور نمایندگان دفاتر مراجع برگزار میشود تا کار فقیهانه انجام شود.
قم| «فقه حکومتی» حلقه مفقوده فقه در حوزه علمیه استپایگاه تخصصی فقه حکومتی «وسائل» در قم راهاندازی شدصورت بندی جدید فقه مبتنی بر مسائل نوپدیدرئیس موسسه موضوع شناسی احکام فقهی افزود: کار گسترده است و برای اینکه بودجهای از بیتالمال صرف نشود از ظرفیت حوزه استفاده میکنیم و طلابی که سطح سه و چهار هستند و پایاننامه مینویسند با ما همکاری دارند.
فلاح زاده تصریح کرد: علم اصول هزار سال سابقه دارد و تلاش میکنیم اصول موضوع شناسی را مورد تأکید قرار دهیم و برخی مباحث را با استفاده از تجربه دیگر نهادهای حوزوی پیش ببریم.
وی بیان کرد: همکاری با برخی مؤسسات حوزوی قم موردتوجه است و با فرهنگستان علوم پزشکی نشستهای متعددی برگزار کرده و درباره بیماریهایی که روزه برای آن مضر است جلسات برگزار کردیم و با 20نهاد و موسسه نظام همکاری داریم.
رئیس موسسه موضوع شاسی احکام فقهی گفت: دروس موضوع شناسی را با حضور برخی اساتید برگزار کردیم و بحث تخصصیتر شده و برخی فعالیتها نیز موردتوجه است که ناپایدار است، بهصورت مثال بازدید از کارخانه دلستر انجام دادیم که فرایند ناصحیحی داشت و تعطیل شد.
فلاح زاده عنوان کرد: ر زمینه تصفیه فاضلاب بازدیدی انجام دادیم و مشخص شد که تطهیری انجام نمیشده و باراهنمایی که صورت گرفت مشکل رفع شد، از کشتارگاهها بازدید انجام دادیم و در کیفیت دام و استقرار آن نتیجه بهتری حاصل شد.
وی خاطرنشان کرد: برای تعیین طلوع فجر صادق چهار گروه به بیرون شهر رفتند و این نتیجه به دست آمد که بین پنج الی هشت دقیقه است که پژوهش انجامشده درباره مسافت شرعی نیز موردتوجه مقام معظم رهبری قرار گرفت.
انتهای پیام/ش
R7854/P/S6,62/CT11منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۲۱۱۳۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فقط یکی از معلمها میداند
خبرگزاری مهر، گروه مجله _ مرتضی درخشان: اینکه یک پسر در آینده چهکاره میشود را میتوان اول از همه از خودش پرسید و پاسخی که دریافت میکنید اغلب خلبان، پزشک یا مهندس است. البته ضمن احترام به صنف «لاستیک فروشان»، این قاعده، استثنائاتی مثل آن لاستیک فروش محترم هم دارد؛ اما این پاسخ اصلاً معتبر نیست، شما باید از افراد دیگر هم بپرسید، هرچند، در آنها هم پاسخ کلیشهای بسیار دیده میشود.
مثلاً در زمان ما پدر و مادرها مصرّاََ معتقد بودند که ضمن احترام به شغل شریف «حمالی»، ما نهایتاً حمال میشویم که البته بعضی اعتقاد داشتند که همان موقع حمال هستیم که البته با پیشرفت تکنولوژی و آشنایی پدر و مادرها با مشاغل جدید امروزه این رویه تغییر کرده و بخصوص مادرها معتقدند که بچهها «یک چیزی» میشوند که آن یک چیز حتماً حمال نیست.
خالهها و داییها معتقد بودند که این بچه هوش سرشاری دارد و ضمن احترام به «یک جایی»، یک روز این بچه به یک جایی میرسد! البته اگر شما رقیب فرزندان آنها بودید ضمن احترام به «هیچ جا» شما به هیچ جا نمیرسیدید.
عموها و عمهها خیلی متأثر از رفتار پدر و مادر شما آینده شما را ترسیم میکردند و اگر شما را دوست داشتند میگفتند که این بچه خیلی «باهوش» است و ضمن احترام به مقام شامخ «پدر»، یک روزی مثل پدرش یک چیزی میشود، اما اگر پدر شما و همسرش را دوست نداشتند، ضمن احترام مجدد به مقام شامخ «پدر» میگفتند، این هم مثل پدرش هیچ چیز نمیشود.
بهترین روش برای فهمیدن آینده فرزندان، جستوجو در بین معلمهای مدرسه بود. نه اینکه معلمها بدانند؛ اما یکی از معلمها معمولاً میفهمید. شما باید بگردید و برای هر دانشآموز آن معلم خاص را پیدا کنید.
از نظر مشاوران مدرسه که همه دانشآموزان اگر با همین روند ادامه بدهند ضمن احترام به «مشکلات جدی»، در آخر سال به مشکلات جدی بر میخورند. معلمها هم اغلب معتقدند که ضمن احترام به «زندانیان و خلافکاران»، دانشآموزان آخرش از راه بهدر میشوند و از این حرفها! اما یک معلم هست که انگار همهچیز را میفهمد، یکی که هر دانشآموز یکی برای خودش دارد و مال من «علیرضا افخمی» بود؛ معلم ریاضی سال اول دبیرستان.
من استعداد خاصی در فیزیک، هندسه و ورزش داشتم، خودم در کودکی فکر میکردم که فضانورد بشوم، در راهنمایی تصورم این بود که مدیر یک جایی خواهم شد، اما در دبیرستان، وقتی آقای افخمی به ما موضوع تحقیق داد که یک جوان چه خصوصیاتی باید داشته باشد، وقتی نتیجه کارها را بررسی کرد و به کلاس برگشت از یک ساعت و نیم زمان کلاس، حدود یک ساعت در مورد تحقیق من صحبت کرد. نه اینکه از تحقیق خوشش آمده باشد، نه! از یک جمله خوشش آمده بود. من یک جایی از این تحقیق برای نقل قول از پدرم نوشته بودم: «پدرم میگوید…» و همین جمله شده بود موضوع کلاس ما!
اصلاً قواعد تحقیق را رعایت نکرده بودم، حتی حرف مهمی هم در تحقیقات من نبود. علیرضا افخمیِ جوان، که خیلی لاغر بود و ریش کوتاه یک دستی داشت از این شکل نقل قول من خوشش آمده بود. او همان معلم من بود که فهمید قرار است چهکاره شوم، اما من همیشه با او «ارّه بده و تیشه بگیر» بودم. نهایتاً روزی که فهمیدم او درست فهمیده بود، دوست داشتم اینها را برایش بنویسم و بخوانم، اما سرطان این حسرت را به دل من گذاشت و آقای افخمی را توی بیمارستان پیدا کرد و با خودش برد.
خیلی دوست نبودیم، اما میتوانستیم در پیری دوستان خوبی باشیم. مثل بعضیها که این روزها دوستان خوبی برای هم شدیم. «علیرضا افخمی» خیلی شاگرد داشت، حتی شاید وقتی بعد از مدتها من را میدید نمیشناخت، اما من فقط و فقط یک افخمی داشتم…
کد خبر 6094247